* دیروز عرض کردم که در ایران همه چیز به همه چیز ربط دارد حتی اگر خلافش ثابت شود. بعد هم برای اثبات این مدعا مواردی را ذکر کردم.
. میخواستم امروز هم پرونده قتل بروسلی را پیگیری کنم و گوشههای دیگری از آن پرونده را افشا کنم که دیدم مشمول همان قاعده «رابطه» میشود و ممکن است ماجرا جور دیگری تعبیر شود. اما باتوجه به اقبال عمومی نسبت به صفحات حوادث روزنامهها و پیگیری پرونده انواع و اقسام قاتلان و متجاوزان سریالی، تصمیم گرفتم یک پرونده سرقت بزرگ را بررسی کنم.
طبیعتاً همه مردم جهان موظفند که فرهاد جعفری، بزرگترین نویسنده جهان و خالق «کافه پیانو» را بشناسند. لابد مطلعید که در طول تاریخ دو نویسنده بزرگ و سیاستمدار بیشتر وجود نداشته است. یکی پابلو نرودا و یکی هم فرهاد جعفری که البته دومی مهمتر از اولی است. این نویسنده - سیاستمدار بزرگ جهانی در گفتوگو با سرویس فرهنگ «خبر» پرده از بزرگترین سرقت سیاسی تبلیغاتی جهان برداشته و علاوه بر آن تکلیف الباقی امور مملکت را هم روشن فرموده که بدین وسیله از کلیه ایشان کمال تشکر را دارا میباشیم.
لابد همه شما در راستای وظایف اولیه هر شهروند ایرانی بهتر از من میدانید که فرهاد جعفری در انتخابات مجلس پنجم از حوزه انتخابیه مشهد کاندیدا شده بود و بعد از انتخابات هم رد صلاحیت شد.
حالا بعد 14 سال جعفری از سرقت بزرگی که از وی صورت گرفته حرف میزند و پرده از سرقتی هولناک برمیدارد.
فرهاد جعفری: «من با پای پیاده در سطح خیابانهای مشهد تردد کرده و با مردم صحبت میکردم، آقای خاتمی با اتوبوس شهرهای مختلف ایران را میگشت و سخنرانی میکرد. آن زمان در مشهد به شیکپوشی و چهره زیبای فرهاد جعفری توجه زیاد میشد و یک سال بعد سیدی خندان، شیکپوش و با سیمای زیبا و آراسته گوی رقابت را از رقبا ربود. این مشابهتها نمیتواند اتفاقی و بدون برنامه باشد».
1- اصولاً فروتنی زایدالوصف این بزرگترین مرد جهان (فرهاد جعفری) اجازه نمیدهد که او جان کلام و اصل ماجرا را بیان کند. اصل قضیه این است که اساساً تاریخ بشر به دو بخش تقسیم میشود؛ قبل از کاندیداتوری فرهاد جعفری از مشهد و بعد از کاندیداتوری فرهاد جعفری از مشهد.
2- پیش از این کاندیداها در زیر «سطح خیابانها» و از طریق آبراهههای زیرزمین فاضلاب تردد میکردهاند و فرهاد جعفری اولین کاندیدای جهان بود که روی زمین راه میرفت.
3- در تماسهایی که با جورج کلونی، جانی دپ، شاهرخ خان، لئوناردو دی کاپریو، محمود بصیری، براد پیت، حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی و غیره داشتیم همگی معترف شدند که الگویشان فرهاد جعفری بوده است.
4- سابق بر این کاندیداهای ریاست جمهوری به جایی سفر نمیکردند، فقط میرفتند روی پشت بام خانهشان و با بلندگوی دستی از مردم تقاضا میکردند که به آنها رأی بدهند.
5- حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحمد خاتمی دزد است. بدین وسیله از همه چیز و همه جا میخواهیم که با همه جوانب ایشان برخورد قاطع (قطع کننده) نمایند.
6- متوهمهای جهان متحد شوید.
شهرام شكيبا
7- خاتمی حیا کن، جعفری رو رها کن.
فرهاد جعفری: «حمایت من از دکتر احمدینژاد تعدادی از مخاطبان مرا رنجیده خاطر کرده و حتی تعدادی از آنان تصمیم به عودت کتاب (کافه پیانو) به ناشر گرفتند. اما این تمام ماجرا نیست، اکثر کتب مرجوعی به کتاب فروشیهای شمال شهر تهران بازگردانده شده است و این یعنی جایگاه من و افکار فرهاد جعفری در میان قشر روشنفکر، مرفه و تحصیلکرده پایین آمده است. اما از سویی دیگر در میان حاشیهنشینها و ساکنین جنوب شهر مخاطبان جدیدی پیدا کردهام که البته آنها توان خرید کتاب را ندارند و این مسئله باعث شده است تا روند رو به رشد فروش کافه پیانو متوقف شود.
1- درست میفرمایند جناب آقای جعفری. مثلاً همین روزنامه دیروزمان که گفتوگوی ایشان در آن چاپ شده بود فقط 300 هزار نسخه توی اسلامشهر و و سفنارد فروش رفت و 4 بار هم تجدید چاپ شد برای دروازه غاز و صالحآباد و جاده بهشتزهرا. در جردن هم یک نسخه بیشتر فروش نرفت که آن هم معلوم شد خریدارش یک پیک موتوری بوده که از کوچه مرغیای مولوی یک بسته برده بوده بالاشهر.
2- علت چاپ این گفتوگو هم این بود که من هر وقت به خانهام که در جنوب شهر واقع است میرفتم، همه کسبه و اهل محل به من انتقاد میکردند که: «چرا با فرهاد جعفری گفتوگو نمیکنید، ما تشنه اندیشههای او هستیم. روزنامهتون خوبه، فقط لطفاً فرهاد جعفریش رو بیشتر کنین»ٱ.
3- اخیراً رضا براهنی هم اعلام کرده که 5میلیون نفر از اهالی پایین شهر و حومه تهران طرفدار تئوریهایش در کتاب «خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم» هستند، ولی پول ندارند آن را بخرند. برای همین در 14 سال گذشته 3000 نسخه هم از آن فروش نرفته.
4- من نمیدانم، آنها که کتاب جعفری را نخواندهاند، چطور طرفدار و مخاطب آن هستند؟
5- چرا فرهاد جعفری چون خوشتیپ است (البته به اعتقاد خودش) حق دارد به مردم پایینشهر توهین کند و بگوید توی جیب هیچکدامشان 4000تومان پول پیدا نمیشود که «کافهپیانو» بخرند و با اندیشههای نویسنده و متفکر بزرگشان آشناتر بشوند؟
6- آقای جعفری میداند ماهواره چند است؟ میداند کمتر خانهای در حاشیه تهران پیدا میشود که ماهواره نداشته باشد؟
فرهاد جعفری: «نزدیک شدن به آمریکا به نفع کشور است. . . اگر مشکل ما با آمریکا حل شود که البته باید گفت مسئله ما و آمریکا حلشدنی است، منافع زیادی برای دو کشور ایجاد خواهد کردن».
1- به نظر شما جملات بالا مال آقای جعفری نویسنده حامی دولت است یا هوشنگ امیراحمدی؟
2- با ما باش و هرچه میخواهد دل تنگت بگو. ضمناً 500هزار تومن هم بن کتاب بهت میدیم.
3- آقای جعفری میداند در کجای دنیا و زیر چه پرچمی زندگی میکند؟
4- ببخشید کافیشاپی که در آن با ایشان گفتوگو کردند طی کدام عملیات به دست آمریکاییها فتح شده است؟
فرهاد جعفری در تحلیل طرح بنگاههای زودبازده: «شرایط اقتصادی مردم جامعه به گونهای بود که آمار ناهنجاریهای اجتماعی مثل زورگیری و دلهدزدیهای خیابانی بسیار گسترده شده بود و آقای احمدینژاد با تزریق این نقدینگی و اعطای وام در قالب بنگاههای زودبازده تلاش کرد تا هرچند به شکل موقت از این فشارها بکاهد».
1- درست است. در همین محله ما هرچی دزد و زورگیر و دلهدزد و کیفقاپ بود، الان همهشان بنگاه زودبازده زدهاند و محلهمان شده خیابان آرام!
2- تو رو خدا یه تیم حفاظتی برای این مغز متفکر سیاست و اقتصاد بگذارید، میترسم مثل یک متفکر دشمنان نقشه بکشند و بخواهند خدای ناکرده ایشان را هم بدزدند.